أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین لا سیما بقیة الله فی الأرضین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین
جای آن است که شاهان ز تو شرمنده شوند جمع خوبان همه چون کوکب و خورشید تویی هیچ شوقی به از آن نیست که از فرط شعف هیچ شوقی به از آن نیست که در لحظهی وصل به سر خاک شهیدان چو قدم بگذارید |
سلطنت را بگذارند و تو را بنده شوند تو برون آی که یکباره پراکنده شوند چشم من گریدولبهای تودرخنده شود چشم من گرید و لبهای تو در خنده شود کشته ومرده به عشق تو همه زنده شوند |
یا صاحب الزمان
یک مسئلهی شرعی عرض کنم اگر انسان را موقع نماز هول بدهند، حرکت بدهند، جاهای شلوغ، حالا ظهر عاشورا در هیئت شلوغی، حرم مطهر امام رضا، حرم سیدالشهدا، کنار خانهی خدا یک وقت یک جایی به آدم تنه بزنند که انسان حرکت کند، اگر حالت نمازش به هم بخورد مثل اینکه یک نفر هول میدهد و دو قدم میروی عقب و حالت نماز به هم میخورد، نماز باطل است و باید از اول بخوانید، اما اگر حالت نماز به هم نخورد، در سجده است و در حرم امام رضا یک نفر پایش را میزند و یکخورده تکان میخورد، در رکوع است یک نفر تنه میزند که یکخورده تکان میخورد در این صورت هنگام تکان خوردن ذکر نگوید و آن ذکری را هم که ناخواسته هنگام تکان خوردن گفت به احتیاط واجب شاید هم بعضیها فتوا بدهند تکرار کند، دارد میگوید سبحان ربی العظیم تکانش دادند، سکوت میکند و آدم تا مغزش فرمان بدهد یک تکه از ذکر را گفته است، وقتی که حرکت کرد و وقتی بدن آرام شد و استقرار پیدا کرد دوباره از اول میگوید سبحان ربی العظیم وبحمده خلاصه یکی از شرایط نماز طمأنینه است، اگر حالت نماز به هم بخورد که نماز باطل است، چرخیده و پشت به قبله شده مثلاً، شاید بعضیها این را میگویند حالت نماز به هم خورده است در فتواها، ولی نه یک تکان مختصری شد اینجا ذکر نگوید و آن ذکری را که در حال حرکت گفت تکرار بکند. خدا ما را با وظایف شرعیمان آشنا بفرماید به محضر حضرت مسلم بن عقیل صلواتی هدیه کنید.
بحث امسال اگر زنده باشیم و توفیق باشد ۱۰ پرسش و ۱۰ پاسخ از امام حسین سلام الله علیه. دوران امامت سیدالشهدا از منبر پیغمبر حیوانها بالا میرفتند و معلم دین منافقان بودند و آدمهای عوضی و ناجور بود، مردم بدبخت بودند و خیلی توفیق نداشتند که دم خانهی ابیعبدالله مراجعه کنند و معالم دینشان و تعالیم دین جدّش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از امام حسین فرا بگیرند و لذا شما احادیثی که از سیدالشهدا نقل شده کم است چون معلم دین دیگران بودند با این حال بعضیها بعضی پرسشها را از محضر حضرت مطرح کردند و حضرت به آن پرسشها جواب دادند و من اگر زنده باشم و توفیق داشته باشم و بتوانم شبی یکیاش را مطرح میکنم.
پرسش امشب «قیل له علیه السلام: ما أعظم خوفک من ربک» به سیدالشهدا سلام الله علیه عرض شد از خدا، از ربّت چقدر میترسی؟ چقدر خداترسی داری؟ ائمهی اطهار مصداق بارز خداترسی هستند، امام حسن میخواست نماز بخواند بدن میلرزید و این دعای عرفه سیدالشهدا را ببینید نوشتند عین دوتا مشک آب از چشم حضرت آب میآمد. «اللهم أجعلنی أخشاک کأنی أراک» [۱]خدایا یک کاری کن از تو بترسم انگار دارم میبینمت. به حضرت عرض شد چقدر از خدا میترسی؟ فرمود «لایأمن یوم القیامة إلا من خاف الله فی الدنیا»[۲] روز قیامت کسی امان ندارد مگر آنکه در دنیا از خدا بترسد. من راجع به خداترسی ۶ سال پیش هم اینجا صحبت کردم، آنها را نمیخواهم بگویم و همین قدر بدانید که ریشهی تمام گناهان این است که ما از خدا نمیترسیم. رفت به چوپان گفت پول به تو میدهیم یک گوسفند به ما بده و ما یک کباب میخوریم و پول گوسفند را هم بگذار در جیبت و شب هم که مولای تو و صاحب گوسفندان گفت گوسفندم چه شد؟ بگو گرگ خورد. تو مالک پول یک گوسفند کامل شدی و ما هم یک دلی از عزا درآوردیم و مولای تو هم از تو ناراحت نمیشود. چوپان گفت «فأین الله» پس خدا چی شد؟ بله همه راضی شدند، شما کباب را زدی و ما هم پول را گرفتیم، گفت خدا چی شد؟ تمام این گناهانی که ما میکنیم مال این است که خداترس نیستیم.
یک بندهخدایی هم اخیراً پیدا شده که کلاً زیرآب ترس را میزند و جهنم و همه را تبدیل کرده به مکانی که کافهگلاسه آنجا سرو میشود و همه هم طرفدارش هستند و ما هم یک منبری برویم و زیرآب یک چیز دیگری بزنیم و طرفدار پیدا کنیم، پناه بر خدا. «لایأمن یوم القیامة إلا من خاف الله فی الدنیا» روز قیامت در امان نیست مگر کسی که از خدا بترسد. این فرمایش حضرت ناشی از چی است؟ قیامتباوری. حضرت دارند به ما یاد میدهند به فکر امنیت و آسایش و آرامش روز قیامتت باش چون قیامت را باور دارند، حالا باور اهلبیت که با باور هیچ کسی قابل مقایسه نیست او به کنار، بیاییم در محل خودمان، ماها رفقا، بچهها، جوانها، آقایان، خانمها انصافاً به یاد قیامت کم هستیم.
آیات قرآن را چک کن {یا أیها الناس أتقوا ربکم إن زلزلة الساعة شیء عظیم}[۳] مردم از خدا بترسید زلزلهی قیامت چیز بزرگی است. امام باقر فرمود چندتا از پادشاهزادههای بنیاسرائیل در راه میرفتند، قریب به این مضمون رسیدند به یک قبری، قبر فرسوده و کهنه «وکانت العبادة فی أولاد ملوک بنی إسرائیل»[۴] عبادت در پادشاهزادگان بنیاسرائیل رایج بود و نمیگفتند حالا که ما شاهزاده هستیم برویم در کار عیّاشی و یک ویلا در جزایر قناری بگیریم و برویم عیّاشی اینها بینشان عبادت مرسوم بود و حالا یک مقاله یک نفری بنویسد گرچه کسی نمیخواند پادشاهزادگانی که در خط خدا بودند مثلاً جناب آسیه، قاسم پسر هارون الرشید و باز هم اگر فکر کنیم مثالهایش در طول تاریخ پیدا میشود و خود سرور و بانوی ما ملیکهی دنیا و آخرت مادر مولای ما حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها یک صلواتی برایش هدیه کنید. در قصر قیصر است و دلش پیش خداست.
تا از سفر روم به بغداد شدی با دیدن پیک نور دلشاد شدی
در قصر ملک دلت ز غم ویران بود در سامره لیک خانه آباد شدی
حالا اینها پادشاهزاده هستند و عبادت میکنند. گفتند خوب است خدا را بخوانیم و خدا را صدا بزنیم و از خدا بخواهیم صاحب این قبر را زنده کند و ازش سؤال بپرسیم، بحثم قیامتباوری است و یادت نرود. کنار این قبر دست را آوردند بالا که حالا یادم نیست در روایت دارد که دست را آوردند بالا یا نه، خدایا این منبر هم کار سختی است و آدم نباید همینطوری از خودش ببافد این را یادم نیست ولی دعایشان را حضرت باقر نقل کردند، دعایی خواندند و یک مرتبه قبر شکافته شد و یک پیرمردی سر و صورت محاسن سفید از قبر بیرون آمد و این آقایان شاهزادهها به آن گفتند شما چند سال است از دنیا رفتید؟ حدیث در کافی شریف است. گفت ۹۹ سال. ۹۹ سال دیگر این موقع ما کجاییم؟ مهلت ما هم تمام میشود و یک کاری کنیم که آنجا پشیمان نشویم و حسرت نخوریم و کیف کنیم. خدایا اول مرگمان را به حق حضرت زهرا اول راحتیمان قرار بده. ۹۹ سال دیگر انشاءالله این بساط هست به کوری چشم آنهایی که میخواهند جمع کنند انشاءالله که حضرت آمده باشند و با وجود حضرت ولیعصر این بساط هست مگر اینکه ما ظهور را درک کنیم و از آن عمرهای طولانی پیدا کنیم.
به طرف گفتند چند سال است که مُردی؟ گفت ۹۹ سال. گفتند زمانی که از دنیا رفتی موهات و ریشهات سفید بود؟ گفت نه، به تعبیر من جوان بودم و مُردم. با حاج ابوالفضل فائق ۲۵ سال پیش میرفتیم یک جایی دعای کمیل و مداح میخواند
چندین جوان نازنین خوابیدهاند زیر زمین باور نداری رو ببین رفتند و ماهم میرویم
گفت جوان بودم و مُردم و گفتند پس چرا الآن سر و صورتت سفید است؟ گفت وقتی که به من خطاب شد و قرار شد از قبر در بیایم گمان کردم قیامت برپا شده است و از فشار ترس قیامت سر و صورتم سفید شد، آیهاش را کی میخواند آن آیهای که میخواند بچهها روز قیامت پیر میشوند، هر کسی که بخواند آقای میرطاهری ۵۰ تومان به آن جایزه میدهد بعد از دهه، از کیسهی خلیفه هم ما بخشیدیم و خودمان میخوانیم.
{وکیف تتقون إن کفرتم یوماً یجعل الولدان شیبا}[۵] حالا که دارند اینها را در ذهن مردم همه را میشورند، آیهی قرآن است. نه هر بچهای شاید میخواهم بگویم اضطرابش بالاست، اضطراب قیامت بالاست و روایت داریم کوهها، دریاها، صحراها، فرشتهها از روز جمعه میترسند چون قیامت جمعه به پا میشود که از این چیزها بگردید در روایت حول المطلع به آن میگویند «اللهم أعنّي علی أهوال یوم القیامة»[۶] در دعاها میخوانیم خدایا من را به ترسهای روز قیامت یاری کن، اگر میخواهی نترسی میدانی راهش چی است؟ موسی بن عمران به خدا عرض کرد خدایا پاداش کسی که در مقابل متلک و بدگویی به خاطر تو صبر میکند چی است؟ شما در عروسیتان موزیک ندارید؟ شما در موبایلت ترانه گوش نمیدهی؟ شما فلان کار را نمیکنید؟ شما جوان و دانشجویی دوست جنس مخالف نداری؟ فرمود کسی که اینطوری باشد «أعینه علی أهوال یوم القیامة»[۷] بر ترسهای قیامت کمکش میکنم. خدا کمک میکند. خدایا یک دعایی بکنم شب اول محرم و شب جمعه است و شنیدم ماه را هم دیدند و خیالمان راحت است، خدایا به احترام این عزای امام حسین به همهی آنهایی که یک همچین شبی سیاه پوشیدند و الآن زیر خاک هستند و تو دوستشان داشتی، خدایا ما را روز قیامت زیر سایهی امام حسین با امنیت و آسایش و راحتی و آرامش کامل محشور بفرما.
سه تا سؤال کنم و جواب بدهم. اول این قیامت به چه کسانی بیشتر بخصوص سخت میگذرد؟ سختی قیامت مخصوصاً برای چه کسانی هست؟ اول آنهایی که حق خدا را در اموالشان نمیدهند. از امام باقر سلام الله علیه فرمود: «إن الله تبارک و تعالی یبعث یوم القیامة ناساً من قبورهم مشدودة أیدیهم إلی أعناقهم» خدا تبارک و تعالی روز قیامت یک مردمی را مبعوث میکند که دستها به گردنها اینطوری آویزان. «معهم ملائکة یعیّرونهم تعییراً شدیداً» یک فرشتههایی به اینها سرزنش میکنند و ملامت میکنند، یک تکه روایت را حذف کردم و ننوشتم و این تکه را میخوانم «هؤلاء الذین أعطاهم الله فمنع حقّ الله فی أمواله»[۸] اینها کسانی هستند که خدا به آنها مال داد و حق خدا را در اموالش ندادند. بابایش مرده و به مردم بدهکار است و مهریهی مادرش را بدهکار است، بابایش مرده وقتی جوان بوده روزهخور بوده و این میداند و کفّاره نداده، عمداً کفّارهی روزهی بابایش را نمیدهد و اموال را تقسیم میکند، بابایش مرده و حج نرفته و مستطیع بوده و حج برای بابایش نمیرود و میگوید خودمان بخوریم و خمس نمیدهد و خمس جزء حق خدا در اموال است و خدا میتوانست به جای بیست درصد بگوید ۴۰ درصد بدهید، همهاش مال خودش است و همه را او داده است و حالا آمده میگوید ۲۰ درصد بدهید.
یک کتابی خواندم دو سه سال پیش قریب به این مضمون بود که یک کسی ظاهراً در تبریز یا شهر خوی افتاد به حال اهتزار و جان دادن، بحث من چی است؟ قیامت به چه کسانی بخصوص سخت میگذرد؟ گروه اول آنهایی که حق خدا را در اموالشان نمیدهند و دارم شاهد مثال میآورم. افتاد به حال احتضار و جان دادن، به آن میگفتند أشهد أن لا إله إلا الله نمیگفت و گویا سه مرتبه گفت نصرانیاً نصرانیاً نصرانیا این نمرد و بعضیها روایات هم دارد و اتفاق هم افتاده که بعضیها به حال اهتزار و دم مرگ هم میروند و برمیگردند و حالش خوب شد و گفت در شکاف دیوار یک قوری است که داخلش یک مقدار نقره است و این نقرهها به نصاب شرعی زکات رسیده بود و من زکات اینها را ندادم و دم مردنم به من میگفتند یا یهودی بمیر یا نصرانی و روایت داریم، اینهایی که حدیث را مسخره میکنند چی میخواهند جواب خدا را بدهند؟ روایت را راحت میبرد زیر سؤال، این روایت است «من منع قیراطاً من الزکاة» قیرات مثل اینکه مقدار خیلی کمی، کسی یک ذره زکات ندهد موقع مردن «فلیمت إن شاء یهودیاً أو نصرانیا»[۹] به آن میگویند یهودی بمیر یا نصرانی که میخواهم عرض کنم حق خدا در اموال خیلی مهم است.
دوم آنهایی که اهل نگاه به نامحرم هستند اینها هم قیامت برایشان سخت میگذرد که ظاهراً حدیث از خاتمأنبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم هست «و من ملأ عینیه من إمرأة حراماً حشاهما الله تعالی یوم القیامة بمسامیر من النار»[۱۰] هر کسی دو چشمش را از نگاه به زن نامحرم پر کند خدا روز قیامت چشم او را از میخهای آتشین پر میکند. هر جا، در خیابان، در موبایل، لبتاب، اینترنت، ماهواره و حشاهما ناراً از آتش پر میکند « حتی یقضی بین الناس» تا زمانی که بین مردم داوری بشود یا خدا داوری کند «ثم یأمر به إلی انار»[۱۱] سپس فرمان میدهد که این آقا یا این خانم را ببرند جهنم که مشکل درست میکند در قیامت.
خدا بیامرزد میرزا حبیب الله گلپایگانی، خدا رحمت کند مادربزرگ من را متعلقهی آیتالله فائق میفرمودند ما که مشهد میرفتیم و جوان بودیم خانهی ایشان وارد میشدیم و امام جماعت مسجد گوهرشاد بود و از او نقل میکنند بعضی منبریها که حضرت رضا را خواب دید که بر بدن حضرت تیر نشسته که آن زمان هم زنانه مردانه در حرم جدا و تفکیک نبوده، گفت آقا شنیدیم شما را با زهر کشتند، فرمود این اثر نگاههایی است که در حرم من جوانها به نامحرم میکنند.
سؤال دوم چکار کنیم آسان بشود؟ حالا یکی دیر آمده میگوید چی آسان بشود؟ بحث من پرسش از امام حسین بود که حضرت فرمودند روز قیامت کسی که در دنیا از خدا نترسد آن روز در امان نیست و داریم سختیهای قیامت را میگوییم و برای چه کسانی بخصوص سخت است، دو گروه را گفتیم و یک گروه سوم هم هست که حیفم میآید نخوانم. قبل از سؤال گروه سوم.
گروه سوم کسی که در فضیلت امیرالمؤمنین شک کند. پیغمبر اکرم فرمود «الشاک فی فضل علی بن ابیطالب یحشر یوم القیامة و فی عنقه طوق من نار»[۱۲] کسی که در فضیلت امیرالمؤمنین شک کند روز قیامت محشور میشود در گردنش طوقی از آتش است، اگر روایتی در فضایل اهلبیت شنیدید و نتوانستید هضم کنید رد نکنید، همهی اینها امکان دارد، ممکن است ما نکشیم و ذهن ما نکشد، بله ۳۰ هزار تا حدیث امام باقر به محمد بن مسلم فرمود و گفت به هیچ کسی نگو، گفت آقا به من فشار میآید که فرمود سرت را بکن در چاه و به چاه بگو، بیشترش همین فضایل اهلبیت بوده است. داستان هم دارم که دیر است و نمیگویم میرویم سراغ سؤال دوم.
سؤال دوم چکار کنیم مراحل دشوار قیامت آسان بشود؟ اول شرکت در تشییع جنازهی مؤمن. از امام صادق سلام الله علیه که فرمودند «من شیّع جنازة مؤمن حتی یدفن فی قبره وکّل الله عزّ وجّل به سبعین ملکاً من المشیّعین یشیّعونه و یستغفرون له إذا خرج من قبره إلی الموقف»[۱۳] همین که جنازهی مؤمنی را تشییع کند تا در قبرش دفن بشود خدا هفتادتا فرشته از تشییعکنندهها را وکیل میکند تشییعش کنند و دنبالش بیایند و برایش استغفار کنند از قبری که تا محلی که میخواهد بایستد، موقف ظاهراً جایی است که حساب کتاب میکنند چون میدانید که قیامت ۵۰ تا موقف دارد و هر موقفی امیرالمؤمنین فرمود هزارسال طول میکشد، حالا راه دارد آسان بشود؟ بله راه دارد، میگویم. دوم حل گرفتاری مؤمن، حل مشکل مؤمن، حضرت صادق سلام الله علیه فرمودند «من نفّس عن مؤمن کربة نفّس الله عنه کرب الآخرة وخرج من قبره وهو ثلج الفؤاد»[۱۴] هر کسی از مؤمنی گرفتاریای را برطرف کند خدا گرفتاریهای آخرتش را برطرف میکند و از قبرش در میآید در حالی که دلش خنک است.
بچههایی که اینجا نشستید، من از دیدن بچهها شاد میشوم، سینهزن و عاشق هستند ممکن است پولدار بشوید و خدا به شما ثروت میلیاردی بدهد بدان روزی ۱۰ تا تلفن که به تو میزنند ۸ تایش از تو پول میخواهند، ممکن است مقام پیدا کنی، وزیر یا سفیر بشوی و یک جایی خرت برود و برگردد مثلاً، مردم برای گرفتاریهایشان به تو مراجعه میکنند رد نکن که ممکن است لطمهی آخرتی بخوری، شکرانهی نعمت خدا این است که به تو موقعیتی داد دنبال کار مردم را بگیر.
خدا بیامرزد آقای مروی معاون اول قوهی قضائیه بود و هر کسی که به آن مراجعه میکرد در حد توان کارش را پیگیری میکرد، نه اینکه حق و ناحق کند، اگر کسی مشکلی دارد، من میشناختم یک کسی بود در تهران که ایشان واقعاً حل میکرد مشکلات مردم را و کار کسانی را راه میانداخت که امید نداشت در دنیا یک روز بتوانند جبران کنند، نه اینکه یک کاری برای فلانی بکند که آن هم برایش جبران کند چون دنیا، دنیای بده بستان است. یک وقتی از دست انسان کاری برنمیآید که هیچی ولی گاهی آسان است و گاهی یک تلفن است و یک پیگیری است و همهاش هم که مشکل مالی نیست، یک کسی مریض است و دکتر خوب به آن معرفی کن، من از این دکتر نتیجه گرفتم و حالا شما هم برو و یک کسی مشکل اقتصادی دارد و یک راهنمایی میکنی از روی تجربهات شاید کارش راه بیفتد، حل مشکل یعنی اینکه بتوانی کار راه بیندازی که این روز قیامت دلش خنک میشود.
سؤال سوم ما میخواهیم نه صراط ببینیم، نه محشر، نه حساب کتاب، نه ۵۰ تا ایستگاه، نه عطش، نه گرما، نه عرق بریزیم و نه بایستیم پای حساب کتاب جلوی خدا بلرزیم، نه گرممان بشود و نه در ازدحام قیامت باشیم و نه آبرویمان برود و ما میخواهیم روز قیامت ویآیپی باشیم یعنی از قبر مستقیم برویم بهشت که این هم راه دارد، این را هم اهلبیت فرمودند و بدبخت هستند آنهایی که این ۱۴ نفر را ندارند و رضوان خدا بر محدثینی که این حدیثها را نقل کردند برای ما، این هم راه دارد که ما قیامت هیچ سختی، اضطراب، عطش، گرما، پلصراط نداشته باشیم سه تایش را من از روایات پیدا کردم تیتروار بگویم. اول امام صادق سلام الله علیه فرمودند «القیامة عرس المتقین»[۱۵] قیامت عروسی آدمهای باتقواست. آدم در عروسی به آن سخت میگذرد؟ نه سختی ندارد. تقوا چی است؟ یعنی خدا را بپا. میخواهی غیبت کنی؟ خدا را بپا. موبایل دستت است، خدا را بپا. پای اینترنت هستی خدا را بپا. از مادرت عصبانی هستی خدا را بپا. سید روی منبر هستی خدا را بپا. در سخنرانی هستی خدا را بپا. در فضای مجازی که راحت میشود آبروی یک نفر را برد خدا را بپا. قیامت میشود عروسی. سال خمسیات رسیده خدا را بپا. اذان شده وقت نماز است، خدا را بپا. حاجخانم میخواهی از خانه بروی بیرون هوا گرمه، رویت را بگیر خدا را بپا. شب عروسیات است خدا را بپا. عزیزت از دنیا رفته خدا را بپا، چیزی نگویی که خدا ناراضی بشود. دوم فرمود روز قیامت که میشود بعضیها از قبر در میآیند و بال در میآورند و میآیند تا دم در بهشت که این واقعاً ویآیپی است. از قبر در میآیند و بال در میآورند و پرواز میکنند دم در بهشت و ملائکه به آنها میگویند «من أمة من أنتم؟» شما از امت کی هستید؟ «یقولون من أمة محمّد (ص)».
یک تذکر مهم برای اینکه قیامت مدیونت نشوم، امت پیغمبر روز قیامت فقط آنهایی هستند که اسلام روز غدیر را پذیرفتند. امت پیغمبر در دنیا خیلیها هستند که احکام بر خیلیها جاری میشود اما روز قیامت چون روز حقیقتهاست فقط آنهایی هستند که اسلام غدیر را پذیرفتند.
به آنها میگویند شما در دنیا چه کار کردید؟ به تعبیر من اینطور قسر در رفتید، نه صراطی، نه محشری، نه تشنگی که میگویند ما دوتا خصوصیت داشتیم. «کنا إذا خلونا نستحیی أن نعصیه» در خلوت و تنهایی حیا میکردیم خدا را معصیت کنیم، موبایل داشتیم، فیلترشکن هم داشتیم، جوان هم بودیم ولی آنجایی که خدا نمیخواست نرفتیم، جنس مخالف پیام زد فردا کلاس دانشگاه تشکیل میشود؟ میتوانستیم جواب بدهیم بله و بشود اول ارتباط، نزدیم. در خلوت مراقب خدا بودیم. دوم «و نرضی بالیسیر ممّا قسم لنا»[۱۶] مضمون حدیث به آن روزیای که برایمان تقسیم شده بود راضی بودیم، حرص و جوش نزدیم و غصه نخوردیم، ما چرا پولدار نشدیم؟
خط بحث را که گم نکردید، این سومی را بگویم و کمکم مقدمهی روضه چی دارم میگویم؟ فرمایش امام حسین در پاسخ به سؤال اینکه از آقا پرسیدند چقدر از خدا میترسی؟ فرمود کسی که در دنیا از خدا نترسد قیامت در امان نیست. گفتم قیامت برای چه کسانی بخصوص سخت است؟ سه گروه را گفتم. اول حق خدا را در اموالشان ندهد، دوم نگاه به نامحرم کرده باشد، سوم شک در فضیلت أمیرالمؤمنین. چکار کنیم آسان بشود دوتا راهش را گفتم شرکت در تشییع جنازهی مؤمن البته در روایتی که من خواندم داشت تا هنگام دفن. دوم حل گرفتاری مؤمن و سوم اینکه ما میخواهیم به صورت ویژه باشیم نه سختی، نه گرما، نه تشنگی، نه صراط، نه میزان، چکار کنیم؟ اول تقوا. امام صادق فرمود قیامت عروسی باتقواهاست. دوم حیا از خدا در خلوت و تنهایی که معصیت نکنیم و راضی بودن به تقسیمی و روزیای که خدا داده است.
این سومی را اکثراً مردم توفیق ندارند انجام بدهند و من هم که میگویم امیدی به تأثیر ندارم و اکثراً این کار در اولویت برایشان نیست فرمود یک گروهی هستند قیامت از قبر که در میآیند ملائکه صف میبندند تا دم در بهشت که این خیلی عالی است، اینها کسانی هستند که در آن دورهای که دست مردم به امامشان نمیرسد کفالت میکنند ایتام آل محمد را، این پسر دخترهایی که دینگریز شدند، دینستیز شدند، از دین بیگانه شده و بیحجاب است و نماز نمیخواند و عقایدش شل است اینها همه ایتام آل پیغمبرند. جوانی که در معرض انحراف است این هم شاید ایتام آل پیغمبر هست و یک کسی باشد که به فکر اینها باشد که چهارتا از اینها جمع کند و برایشان حرف بزند و شبههاش را جواب بدهد و بیاورد در مجلس امام حسین و با دین آشنایش کند و با امام حسین آشتیاش بدهد که اکثراً حتی آدمهایی که اهل کار خیر هستند توفیق این یک کار را ندارند. مسجدسازی خیلی عالی است و الآن بگو میخواهیم در این خیابان که چندتا مسجد هم دارد دوتا مسجد میلیاردی بنا کنیم که شاید بانی داشته باشیم اما میخواهیم طلبهای را از قم بیاوریم هفتهای یک روز با ۲۰ تا نوجوان کلاس بگذارد که اینها را با امام حسین زلفشان را گره بزند که دیدید هیئتهایی که، حالا الحمدلله هیئت ما جوان زیاد دارد، همه پیرمرد هستند، کسی نبوده با بچههای اینها از نوجوانی کار کند و اینها را هم با امام حسین گره بزند، بچهها دم در سیگار میکشند یا اصلاً نمیآیند. حالا بگو یکی را میخواهیم یک دهم آن پول را بدهد که ما این کار را بکنیم هیچ بانیای نیست انقدر این کار ثواب دارد که اکثر آدمها توفیق انجامش را ندارند. یک قصهای میخواستم بگویم و یک شب دیگر میگویم راجع به کسی که برای ایتام آل پیغمبر کفالت کردند و با نوجوانها کار کرده برای دین، چون مشتریهای من اینها هستند و اگر کسی حرف من را بفهمد این نوجوانها هستند و بزرگها بعضیها را ناامیدیم، ولی نه شوخی میکنم، خدایا همهی ما را عامل به آنچه که میگوییم قرار بده بخصوص در این دور و زمانه که اینطور فضای مجازی، موبایل دارد بچه را بیدین میکند من دیدم که راجع به فضای مجازی یک شب دیگر درد دل میکنم.
یکی از راههایی که ایمنی داشته باشیم روز قیامت یکی زیارت امام حسین است که گریه برای امام حسین است، روایت داریم، فرمود: خطاب میشود «أین زوّار الحسین»[۱۷] یک عدهای بلند میشوند، برای چی رفتید زیارت حسین سلام الله؟ میگویند برای محبت پیغمبر، محبت علی، محبت فاطمه، خطاب میشود بروید دنبال پرچم پیغمبر که پرچم پیغمبر آن روز دست امیرالمؤمنین است و اینها راه میافتند دنبال امیرالمؤمنین سلام الله، روز قیامت اینطوری است یا به حضرت زهرا در همان روایت که فرمود بابا من هستم که حسین را میکشند؟ نه. شما هستید؟ نه. بابایش علی هست؟ نه. کی برایش گریه میکند؟ فرمود زنها و مردهای امت من نسلی بعد نسلی میآیند. مثل اینکه در روایت دارد مردهایشان مثل زن بچه مرده گریه میکنند و بعد فرمود فاطمه جان هر چشمی روز قیامت گریان است «إلا من بکی علی مصاب الحسین» مگر آن چشمی که بر مصیبت حسین گریه کند.
از امام زمان بخواه روزی اشکت را بدهد در محرم، بعد که گریه کردید رفقا و بچهها با گناه خرابش نکنید بگذار بروی بالا، یک قطرهاش گناهها را میشورد و بعد با گناه خرابش نکن. بعضی چیزها به قول آقای انسانی قند مکرر است مثل اینکه امام رضا فرمودند که ما هم هر سال بگوییم و فردا ریّان بن شبیب رفت خدمت حضرت رضا و فرمود روزهای امروز؟ گفت نه آقا. فرمود امروز روزی است که خدا دعای زکریا را مستجاب کرد. خیلی عجیب است زکریا بچهدار نمیشد و خدا دعایش را مستجاب کرد قبل از ولادت امام حسین، خیلی حرف است این را استاد ما آیتالله وحید فرمود که به برکت روز اول محرم امام حسین چند قرن قبل از ولادت امام حسین خدا دعای پیغمبرش را مستجاب کرد. برو رویش فکر کن، هنوز عاشورایی نبود.
بعد فرمود ریّان حالا در عبارت دیگری قریب به این مضمون «إن المحرم شهر کان أهل الجاهلیة یحرّمون فیه القتال» ریّان، محرم ماهی بود که مردم زمان جاهلیت کشت و کشتار را در این ماه حرام کرده بودند. «وهتکت فیه حرمتنا» اما حرمت ما را شکستند «واستحلت فیه دماءنا» خونهای ما را حلال کردند «و سبی فیه ذرارینا ونساءنا» بچهها و زنهایمان را به اسارت بردند «و أضرمت النیران فی مضاربنا»[۱۸] به خیمههایمان آتش انداختند. «یابن شبیب، إن کنت باکیة لشیء فأبک للحسین»[۱۹] اگر خواستی برای چیزی گریه کنی برای حسین گریه کن.
حضرت مسلم، امشب دلمان برود زاویهی مسجد کوفه که واقعاً از اولیای خداست، شروع کرد به گریه کردن و یک کسی گفت این راهی که تو آمدی این حرفها را هم دارد، گریه میکنی؟ گفت گریه برای خودم نمیکنم. گریه برای حسین و اهلبیتش میکنم و به تعبیر من برای آن آقایی گریه میکنم که دست زن و بچهاش را گرفته، چندتا شباهت به امام حسین دارد حضرت مسلم، به اربابش امام حسین چندتا شباهت دارد. اول حضرت مسلم و سیدالشهدا سلام الله علیه هر دو را سنگباران کردند. مسلم را از بالای بام در کوچه وقتی گیرش انداختند به آن سنگ میزدند و سیدالشهدا را هم دامنهایشان را پر از سنگ کردند.
کاروان زمزمه را کمکم راه بینداز، چقدر از خدا خواستی محرم را ببینی، جای آقای کسایی هم بینمان خالی، حاج حسین أفرا و مجتبی ما، جای همهشان خالی. دوم سیدالشهدا سلام الله علیه و حضرت مسلم لحظات آخر قبل از اینکه سر مطهر از بدنشان جدا بشود ذکر خدا میگفتند، بکیر بن حمران قاتل مسلم میگوید در پلههای دارالإماره میبردمش بالا تکبیر میگفت لاإلهإلاالله میگفت و صلوات میفرستاد، استغفار میکرد و به قول آقای سازگار در آن شعر که :
سر مقدس او را عدو چو کرد جدا هنوز از لب او میشنید ذکر خدا
تو گویی آنکه ز دارالإماره میگردید فضای کوفه پر از عطر سیدالشهدا
چه آرامشی داشت آقایان، سیدالشهدا را هم، دیگر نمیخواهم روضه بخوانم شب اول و همان لحظات آخر با خدا حرف میزد، «إلهی رضاً برضائک صبراً علی بلائک» یک وقت صدا زد یا غیاث المستغیثین بعضیها گفتند میدانی چرا صدا زد؟ چون دید به حرمش دارند حمله میکنند. شباهت دیگر حضرت مسلم و امام حسین هر دو لب تشنه جان دادند، کاسهی آب آوردند برای مسلم آمد آب بخورد خون ریخت در کاسهی آب نجس شد، بردند کاسهی آب را عوض کنند بار دوم خون ریخت، بار سوم دوتا دندانش سنایاش افتاد در کاسهی آب و فرمود الحمدلله اگر روزی من بود من میخوردم، آب را ببرید. یک فرقی تشنگی امام حسین با حضرت مسلم دارد میدانید چی است؟ خیلی فرق دارد یکیاش این است که کسی مسلم را به خاطر تشنگیاش زخمزبان نزد اما نانجیب به امام حسین گفت این آب فرات را میبینی چطوری موج میزند؟ انقدر نمیخوری تا با لب تشنه جان بدهی.
از زبان آنهایی که این روزها را از خدا میخواستند:
یازده ماه از خدا این روزها را خواستم دیدهی تر خواستم، حال بکاء را خواستم
از علی موسی الرضا رزق لباس مشکی دستباف حضرت خیرالنساء را خواستم
نسیم آورد از شهر مکه بوی حسین فراز بامم و چشمم بود به سوی حسین
عزیز فاطمه از در درآ به دیدهی من که تا به پای تو افتد سر بریدهی من
شباهت چهارم را بگویم و بیایم پایین، شباهت چهارم این است که به هر دوتا بدن بعد از شهادت بیاحترامی کردند، بدن مسلم را از بالای بام دارالإماره زمین انداختند و در خاکهای کوفه روی زمین میکشیدند اما بدن ارباب، ای کاش بدن امام حسین را روی زمین رها میکردند و میرفتند، نانجیب دستور داد اسبها را نعل تازه زدند، چه زخمها که دوباره بر آن جنازه زدند.
[۱]. اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۳۴۲٫
[۲]. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۲٫
[۳]. حج: ۱٫
[۴]. کافی، ج ۳، ص ۲۶۰٫
[۵]. مزمل: ۱۷٫
[۶]. مصباح المتهجد، ج ۲، ص ۵۶۹٫
[۷]. بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۳۲۸٫
[۸]. کافی، ج ۳، ص ۵۰۶٫
[۹]. محاسن، ج ۱، ص ۸۷٫
[۱۰]. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۲۸۶٫
[۱۱]. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۲۸۶٫
[۱۲]. «الشاك فی فضل علی بن ابی طالب(ع) یحشر یوم القیامة من قبره و فی عنقه طوق من نار …»؛ امالی مفید، ص ۱۴۴٫
[۱۳]. کافی، ج ۳، ص ۱۷۳٫
[۱۴]. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۱۴۹٫
[۱۵]. خصال، ج ۱، ص ۱۳٫
[۱۶]. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۶٫
[۱۷]. کامل الزیارات، ص ۱۴۱٫
[۱۸]. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۳٫
[۱۹]. «إن کنت باکیاً لشیء فابک للحسین»؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۶٫